بذار
چه احساس بدیه وقتی می بینی دیگه هیچ کس توو لحظه هات نیست
کسی که بتونی تنهایی هاتو باهاش تقسیم کنی
کسی حتی وقتی به یادت نیست تو به یادشی
تو تک تک لحظه ها ...تک تک ثانیه ها...حتی تو های سرد نفس هاش
تو نگاه سرد تر از یخش...تو برخورد سنگین نگاهش...
و صدای سنگین سکوتش...

درست همون وقته که احساس پوچی می کنی
همون وقته که فکر می کنی جایی واسه تو نیست...
بذار تصور کنم تو اینطوری نیستی...بذار با خیال خودم زندگی کنم...
بذار سردیه نگاهتو دروغ چشمات بدونم...بذار این عشق تبدیل به توهم نشه..
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۰۳/۲۹ ساعت 11:41 توسط mani
|