نگارم
نگار من
هنوز هم در حیات خلوت ذهنم
به تو می اندیشم
نگارم
روزی آمدی
زندگی کردی و لحظه ها گذشت
و لی ناگاه
در یک شب مه گرفته
بار سفر بستی و رفتی
و کوله باری تلخ از خاطرات تو باقی ماند برایم
اما اکنون دلتنگم از نبودنت
نگار من
دستم را بگیر
که من
به بودن تو نیاز دارم
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۸۹/۰۵/۰۱ ساعت 12:13 توسط mani
|